این اصطلاح را به طور کلی در مورد هنر بَدوی * ساکنان جزایر جنوب اقیانوس کبیر به کار میبردند. در این جزایر بیشمار، سه منطقه عمده را میتوان متمایز کرد: مِلانِزی (گینهنو و جزایر اطراف)، میکرونِزی (جزایر واقع در شمال مِلانِزی)، و پُلینِزی (مثلث میان جزیرههای هاوایی، زلاندنو، و ایستِرآیلند).
دستآفریدههای بومیان اقیانوسیه مشتملاند بر پیکره نیاکان، آرایه برای دماغه قایق، سپر و گرز تشریفاتی، صورتک، جمجه آرایشیافته، کرسی چوبین، و سایر اشیائی که در آیینها کاربُرد دارند.
در ساخت اشیای هنری، علاوه بر چوب و سنگ، موادی چون صدف، حصیر، پر، نی، ریشه درخت، خیزران، و بافتههایی از پوست درخت به کار برده میشود، و از این رو بخشی از هنر اقیانوسی آثاری ماندنی نیستند. وجه تمایز ظاهری آن با هنر آفریقایی *اختلاط مواد و مصالح مختلف است. بومیان این نواحی، گاه شیء ساخته شده را با رنگیزههای درخشان رنگ میکنند و بر سطح آن نقش چهره و پیکر انسان میاندازند.
تأثیرات متقابل این قبایل هنوز روشن نیست. شیوهی هنری هر یک از آنها تنوع بسیار دارد، اگر چه گروههای مختلف از نقشمایههای همانند بهره میگیرند. مشهورترین نمونههای هنر اقیانوسی عبارتاند از: پیکرهای سنگی عظیم نیاکان در (ایستِرآیلند)، طرحهای حلقوی در کندهکاریهای چوبین (قبیله مائوری در زلاندنو)، و طبلها، صورتکها، کرسیها، و سپرهای کندهکاری شده (ناحیه رود سِپیک در ساحل شمالی گینه نو).